March 10, 2007

خستگی

شده گاهی خسته باشید ، نه از کسی یا چیزی،نه از حرفی یا کاری، فقط خسته باشید. این حس که چقدر سخته حرف زدن به طوری که دیگران هم معنای کلامت رو کامل درک کنند. اینکه چقدر حتی سخته فکر کردن در باره اینکه کجای راه رو اشتباه رفتی. اینکه چرا هر حرفی دیگه حتی در نظر خودت هم توجیه به نظر میاد. و عجیب اینکه این خستگی توش غم نیست بلکه توش تعجب و حیرته. تعجب از خود، حیرت از اینکه چرا و باز هم خستگی.

No comments: