March 13, 2007

الماس خون

حدود یک ماه پیش فیلم الماس خون رو در سینما دیدم(فکر میکنم برای درک بهتر هر فیلم سینمایی باید اون رو در سینما و روی پرده بزرگ دید). و بسیار هم تحت تاثیر قرار گرفتم. قصد هم داشتم که همونموقع در باره اش بنویسم که مثل بسیاری از تصمیمهای به تعویق افتاده میسر نشد.اگر چه که گذر زمان از تاثیر به جا گذاشته شده کم کرده ولی تا همه تاثیر از بین نرفته چند خطی در باره اش می نویسم. فیلم شاید به نوعی تجاری به نظر بیاد با بازیگر مطرحی مثل دی کاپریو ولی من مدتها بود که فیلمی به این شکل چند وجهی ندیده بودم. ایده اولیه ساخت این فیلم از فیلم مستنئدکوتاهی گرفته شده که در باره قاچاق و مشقات بیش از حد کارگران برای استخراج الماس ساخته شده است. ادوارد زوکر کارگردان فیلم در این باره گفته که ایده ساخت فیلمی که قادر باشه همه این بلایا را به طور گسترده نشون بده به ذهنش رسیده و این فکر که برای دیده شدن هر چه بیشتر و فراگیری پیام باید که از هنرپیشه های مطرح استفاده کند از ابتدا در ذهنش بوده. موضوع فیلم وجهی از فیلم بود که من مدتها بود در فیلمهای هالیودی نمی دیدم، اگر چه که فیلم قبلی زوکر یعنی آخرین سامورایی رو هم خیلی دوست داشتم. گذشته از فیلنامه و موضوح ، فیلم مدیون دو بازی فوق العاده است. دی کاپریو در نقش یک آفریقایی سفید پوست ودی جایمون هونسو در نقش پدر سیاه پوستی که خانواده و بخصوص پسرش رو در جنگهای داخلی و در واقع در جنگ الماس گم کرده و خود در دام شورشیان اسیر شده و با فرار از این دام حالا به دنبال خانواده اش می گرده. هر دوی این بازیگران عالی در نقش فرو رفتند و هر دو به حق کاندید اسکار 79 شدند. قصد ندارم از صحنه های تاثیر گذار فیلم که کم هم نبودند حرفی بزنم تنها این نکته که فیلم بسیار واقع گرایانه به موضوع قاچاق الماس پرداخته و بسیار واقع گرایانه در باره کودکانی صحبت کرده که به جای بازی با اسباب بازی ، با تفنگ ومسلسل واقعی بازی می کنند و کشتن آدمها برایشان جنبه تفنن دارد. الماس خون فقط یک فیلم برای سرگرمی نیست، فیلمی است که تا مدتها ذهن ، فکر و وجدان رو در گیر خودش می کند. .

2 comments:

Kourosh said...

خوب اینم رفت تو لیست دیدنیها. نمیدونم هتل رواندا رو دیدی. منکه عجیب تحت تاثیر قرار گرفتم.

behrooz said...

متاسفانه هتل رواندا رو فقط تکه هایش رو دیدم ولی بسیار ازش تعریف شنیدم. این هم رفت توی لیست دیدنیهای من.